برای همیشه با من باش...

دلم برات تنگ شده بی وفا...

برای همیشه با من باش...

دلم برات تنگ شده بی وفا...

تا ته شکسته!!!

 

 

دیگر احتیاط لازم نیست!!! 


شکستنی ها شکست.....  

 

هرجور مایلید حمل کنید 

 

دلم را میگویم!! 

نمی بخشمت!

نمیدونم!!!  

دیگه قلبی واسم نمونده تا واسش بنویسم!!! 

سالها هم طول بکشه!! 

با بهونه تو پیر میشم! 

کاش کنارم بودی!!! همیشه تو لحظه های تنهای و بی کسی که خواستم کسی کنارم باشه نبودی!  

ببین با من چیکار کردی که داغون داغونم!!!
ولی تو ندیدی!! 

هیچیو ندیدی!! غرورت نذاشت چیزی رو ببینی!! 

هیچوقت اشکامو ندیدی!! 

دیگه تا برنگردی نمی بخشمت!!
مطمئن باش!!!
اینقدر خودمو میزنم!! اینقدر فکر خودکشی میاد تنو سرم!اینقدر داد میزنم تا از ترس آبروتم که شدی برگردی پیشم!!
میدونی دوستت دارم!

ناله از درد مگو

 

سر خود را مزن اینگونه به سنگ
دل دیوانه تنها دل تنگ
منشین در پس این بهت گران
مدران جامه جان را مدران
مکن ای خسته درین بغض درنگ
دل دیوانه تنها دل تنگ
پیش این سنگدلان قدر دل و سنگ یکی است
قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی است
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین
نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند
نه همین در غمت اینگونه نشاند با تو چون دشمن دارد سر جنگ
دل دیوانه تنها دل تنگ
ناله از درد مکن
آتشی را که در آن زیسته ای سرد مکن
با غمش باز بمان
سرخ رو با ش ازین عشق و سرافراز بمان
راه عشق است که همواره شود از خون رنگ

دل دیوانه تنها دل تنگ  

 

فریدون مشیری

چگونه باز به ماتم نشست خانه ما؟

 

چگونه بازبه ماتم نشست خانه ما؟ 

هزار نفرین باد 

به دست های پلیدی که سنگ تفرقه افکند درمیان ما 

دوباره باتو نشستن دوباره ازادی؟ 

مگربه خواب ببینم شبی به این شادی... 

چقدر سخت میگذرد...

احساس من  

احساس ماهی غمگینی ست 

که در تنگ بلورش را بستند!!! 

و وسط دریا رهایش کردند...