برای همیشه با من باش...

دلم برات تنگ شده بی وفا...

برای همیشه با من باش...

دلم برات تنگ شده بی وفا...

رسم روزگاره....

رسم روزگاره:
کسی را که خیلی دوست داری، زود از دست می دهی پیش از آنکه خوب نگاهش کنی. پیش از آنکه او را در آغوش بگیری . پیش از آنکه تمام حرفهایت را به او بگویی ، پیش از آنکه همه لبخندهایت را به او نشان بدهی مثل پروانه ای زیبا، بال میگیرد و دور می شود ، و تو خیال میکردی تا آخر دنیا می تونی هر روز طلوع آفتاب را با او تماشا کنی .
رسم روزگاره :
کسی که از دیدنش سیر نشده ای زود از دنیای تو میرود ، بدون اینکه حتی ردی و نشونی از خودش در دنیای تو به جا بزاره .چه آرزوهایی با او داشتی ، چه آینده ی زیبایی را با او می دیدی، فرصت نشد که فقط یک بار سرت را بر روی شانه هایش بزاری و گریه کنی.
رسم روزگاره :
وقتی از هر روزی بیشتر به او نیاز داری ، وقتی هنوز خوشبختی را در کنار او حس نکردی ، وقتی هنوز ترانه های عاشقی را تا آخر با او نخوانده ای ، درکمال ناباوری می بینی که او را در کنارت نیست . چه فکر پوچی بود که دست در دست او خنده کنان تا اوج آسمان خواهی رفت و او صورتت را پر از بوسه میکند.  

  

 رسم روزگاره:

با خود گفتی اگر این بار ببینمش دست او را می گیرم ، خیلی محکم می گیرم و نمی گذارم که برود . او باید برای همیشه پیشم بماند . دستی را گرفتی اما این دست کیست که خیلی سرده ؟ تو دست در دست تنهایی دادی . اون دست رهات نمی کنه !
رسم روزگاره :
او که میرود ، برای همیشه هم می رود .و آنقدر تنها می شوی که حتی نام روزها را فراموش میکنی و گذشت زمان را احساس نمی کنی ، از صدای تیک تیک ساعت بیزار می شوی و با آنکه تنگ دل تو شکست اما ماهیش آزاد نشد.
راستی تو که او را خیلی دوست داری: اگه هنوز باد شمعهایت را خاموش نکرده، اگه هنوز شمع بالهایت را نسوزانده ، اگه هنوز می توانی به او هدیه ای ، شاخه گلی بدهی و پس قدر لحظه لحظه ی این روزها را بدان . او را در آغوش بگیر و تا فرصت داری به او بگو :
دوستت دارم !!!

نظرات 4 + ارسال نظر
مدیریت کلاه نمدی پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:18 ب.ظ http://www.kolah-namadi.mihanblog.com

سلام گلم

لینک شدی

با حالی از خودته ه ه ه ه ه ه ه
چرا اینقد غمگین می نویسی؟؟

باشماق جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:47 ب.ظ http://bashmagh.blogsky.com

فکر نکنم
آخه ما ها همیشه عادت داریم وعده سر خرمن بهم بدیم

سمیه یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:14 ب.ظ http://vasehamisheraft.persianblog.ir/

وقتی رفتی از کنارم تا رهایی تو ببینی
گریه کردم زیر بارون تا تو اشکامو نبینی

من نفس نفس شکستم
تو قدم قدم گذشتی

من به انتظار نشستم
اما هر گز بر نگشتی

من چه ساده بودم اما
تو چه ساده دل بریدی

من به پای تو نشستم
ولی تو اینم ندیدی

شهر آرزوها جمعه 28 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:08 ب.ظ http://www.tnhaeytanha1.blogfa.com/

نگفتی با چه اسمی لینکت کنم منتظرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد