برای همیشه با من باش...

دلم برات تنگ شده بی وفا...

برای همیشه با من باش...

دلم برات تنگ شده بی وفا...

شب های تنهائی...

                         شب را دوست دارم! 

چون دیگر رهگذری از کوچه پس کوچه های شهرم نمی گذرد  

تا سرگردانی من را ببیند! 

چون انتها را نمی بینم تابرای رسیدن به آن اشتیاق داشته باشم 

شب را دوست دارم! 

چون دیگر هیچ عابری از دور اشک های یخ زده ام را  

در گوشه چشمان بی فروغم نمی بیند... 

شب را دوست دارم! 

چرا که اولین بار تو را در شب یافتم. 

از شب میترسم!!! 

تو را در شب از دست دادم... 

از شب متنفرم!!! 

به اندازه تمام عشق های دروغین با آفتاب قهرم! 

چرا شب ها به دیدارم نمیاید؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد